چند هفتهای است که کتاب «گزیده غزلیات شمس» اثر استاد شفیعی کدکنی را خریدم و گهگاهی از شعرهای آن میخوانم. این کتاب گزیدهای از اشعار کتاب غزلیات مولانا است که توسط استاد شفیعی کدکنی جمعآوری شده است.
بهنظرم برای افرادی چون من که از ادبیات چیز زیادی نمیفهمیم و همچنین دوست داریم که از مصرف چنین آثاری بیبهره بمانیم، این کتاب گزینه مناسبی باشد.
یکی از غزلها را اینجا میآورم تا با هم بخوانیم:
ای توبهام شکسته، از تو کجا گریزم؟ / ای در دلم نشسته، از تو کجا گریزم؟
ای نور هر دو دیده، بی تو چگونه بینم؟ / وی گردنم ببسته، از تو کجا گریزم؟
ای شش جهت ز نورت چون آینه است شش رو / وی روی تو خجسته، از تو کجا گریزم؟
دل بود از تو خسته، جان بود از تو جسته / جان نیز گشته خسته، از تو کجا گریزم؟
گر بندم این بصر را، ور بسکلم نظر را / از دل نهای گسسته، از تو کجا گریزم؟